درمان بيماري هاي هموروئيد، فيستول، سينوس

روشهاي درمان بيماريهاي نشيمنگاهي

درمان بيماري هاي هموروئيد، فيستول، سينوس

۱ بازديد

با گذر جوامع بشري از شكل سنتي به فرم پيشرفته و صنعتي و به تبع آن تغيير در مشاغل به سمت كارهاي نشسته و تغيير در عادات غذايي و مصرف غذاهاي كم فيبر و پر روغن منجر به بروز بيماري هاي گوارشي به خصوص يبوست و به دنبال آن بيماري هاي زير مي گردد ...

 نكات كلي راجع به بيماريهاي مقعد:

برطبق بررسي هاي به عمل آمده در مراجعين به مطب كه طي يك دوره 7ساله انجام شده است افراد با هر درجه از تحصيلات معمولا دچار هر مشكلي در ناحيه آنال و اطراف آن ميشوند و به غلط از آن بعنوان هموروئيد يا بواسير ياد مي كنند در حاليكه اكثريت غريب به اتفاق آنان دچار مشكلات ديگر علي الخصوص شقاق(فيشر) مي باشند(90%موارد مراجعين به مطب دچار شقاق مي باشند و اكثرا با درد و به ميزان كمتري با درد و خونريزي مراجعه ميكنند) بنابراين توصيه ميشود دچار هر علامتي در نشيمنگاه هستيد حتما قسمت فيشر يا شقاق را مطالعه نمائيد. واقعيت بعدي آماري حكايت از خود درماني ويا توصيه درماني ازطريق اطرافيان مي باشد بطوريكه اكثرا قبل از مراجعه به پزشك يك يا چنددوره از پماد و قرص به توصيه اطرافيان و از داروخانه تهيه و استفاده مي كنند كه نه تنها موثر نبوده بلكه منجر به و باعث پيشرفت بيماري مي گردد.

 

با گذر جوامع بشري از شكل سنتي به فرم پيشرفته و صنعتي و به تبع آن تغيير در مشاغل به سمت كارهاي نشسته و تغيير در عادات غذايي و مصرف غذاهاي كم فيبر و پر روغن منجر به بروز بيماري هاي گوارشي به خصوص يبوست و به دنبال آن بيماري هاي زير مي گردد ...

 نكات كلي راجع به بيماريهاي مقعد:

برطبق بررسي هاي به عمل آمده در مراجعين به مطب كه طي يك دوره 7ساله انجام شده است افراد با هر درجه از تحصيلات معمولا دچار هر مشكلي در ناحيه آنال و اطراف آن ميشوند و به غلط از آن بعنوان هموروئيد يا بواسير ياد مي كنند در حاليكه اكثريت غريب به اتفاق آنان دچار مشكلات ديگر علي الخصوص شقاق(فيشر) مي باشند(90%موارد مراجعين به مطب دچار شقاق مي باشند و اكثرا با درد و به ميزان كمتري با درد و خونريزي مراجعه ميكنند) بنابراين توصيه ميشود دچار هر علامتي در نشيمنگاه هستيد حتما قسمت فيشر يا شقاق را مطالعه نمائيد. واقعيت بعدي آماري حكايت از خود درماني ويا توصيه درماني ازطريق اطرافيان مي باشد بطوريكه اكثرا قبل از مراجعه به پزشك يك يا چنددوره از پماد و قرص به توصيه اطرافيان و از داروخانه تهيه و استفاده مي كنند كه نه تنها موثر نبوده بلكه منجر به و باعث پيشرفت بيماري مي گردد.

 اما چه مسائلي منجر به مراجعه تاخيري وديرهنگام افراد به پزشك مي گردد:

اولين مسئله شرم و حيا در بيان بيماريهاي اين ناحيه مي باشد كه علت آن پوشيده بودن ناحيه است واكثرا خجالت در بيان موضوع دارند واقدام به خوددرماني كرده باعث پيشرفت مي شوند. دومين مسئله ترس از مراجعه بخاطر شنيدن تجربيات دردناك بعداز جراحي هاي سنتي از بيماراني است كه عمل جراحي كرده اند است. مسئله سوم اطلاع يافتن از درد و خونريزي بعد از عمل هاي سنتي وانجام پانسمان داخل نشيمنگاه(توپي يا تامپون) است كه معمولا بعد از جراحي معمولي انجام ميشود. مسئله چهارم نگراني از بستري شدن در بيمارستان و گرفتن بيهوشي يا بي حسي نخاعي وبدنبال عمل ماندن چند روزه اجباري در منزل و دور افتادن از كار و زندگي وفعاليت روزمره ميباشد كه در شرايط سخت اقتصادي و كاري امروزه چندان هم بي جا نمي باشد.

 حال سوال اين است كه ليزر چه نقشي در درمان بيماريهاي نشيمنگاه داشته و چه مزايايي نسبت به جراحي سنتي دارد:

1) نيازي به بستري در بيمارستان و گرفتن بيهوشي عمومي يا بي حسي نخاعي كه يكي از علل ترس بيماران است نداشته ومتعاقب آن نيازي به استراحت چند روزه در منزل كه از ضروريات جراحي سنتي است را ندارند و از روز بعد از عمل ميتوانند به سركار خود بازگردند زيرا بيمار بيهوشي نگرفته ودرد زيادي بعد از عمل ندارد.
2) نيازي به پانسمان داخلي (توپي يا تامپون)ندارد كه معمولا در جراحي سنتي اجباري و خارج كردن آن بسيار دردناك است .
3) عمل معمولا در مطب انجام و بيمار بعد از عمل مرخص وميتواند بعد از عمل تغذيه معمولي و دفع مدفوع داشته باشد در حالي كه در جراحي سنتي اصل برعدم تغذيه حداقل براي24ساعت وسپس تغذيه با سوپ براي به تاخير انداختن دفع براي مدت چند روزمي باشد.
4) درد بعد از عمل با ليزر نسبت به جراحي سنتي بسياركمتر و ميزان خونريزي نيزكمتر است همچنين ميزان عود كمتر است.
5) انتقال عفونت هاي خطرناك مثل هپاتيت كه در جراحي سنتي محتمل است درعمل با ليزر وجود ندارد.
6) بر خلاف تصور عموم ليزر در هر مرحله اي حتي مراحل پيشرفته هموروئيد و غيره كارآيي دارد و حتي در مورد بيماران با سن بالا و مشكلات ديابتي-كبدي-كليوي و بيماران قلبي كه داروهاي رقيق كننده خون مصرف مي كنند قابل انجام است.

 عوامل مستعد كننده بيماريهاي نشيمنگاه:

گذشته از عوامل ارثي و ژنتيكي مهمترين عامل تغيير در نوع دفع مدفوع بصورت يبوست يا اسهال شديد مي باشد كه هر دو اين حالت ها منجر به صدمه به ناحيه آنوس و نهايتا ايجاد بيماري ميشود.اما علت يبوست چه ميتواند باشد.مهمترين عامل تغيير در شيوه زندگي و رفتن به سمت بي تحركي است همچنين عدم استفاده از مواد غذايي فيبردار و به جاي آن استفاده از غذاهاي چرب و سرخ شدني مثل فست فودها است.

 
 

 هموروئيد (بواسير) Hemorrohid :

به زبان ساده واريس سياهرگهاي (وريدهاي ) مخرج را بواسير يا هموروئيد گويند و واريس اتساع و گشاد شدن و پيچ در پيچ شدن سياهرگهاست. هموروئيدها جزء طبيعي از ساختمان مخرج هستند و به بسته شدن كامل مخرج در زمان استراحت سيستم اسفنكتري كمك مي كنند و درمان تنها در صورتي ضرورت دارد كه اين بواسيرها مشكل ايجاد كرده باشند. خون كه محتواي اكسيژن و مواد مغذي است توسط شريانها(سرخرگها) به مخرج مي رسد وتوسط سياهرگها (وريدها) به قلب باز مي گردد. جهت گردش خون هميشه يكطرفه و در جهت فلش ها مي باشد. اگر به هر دليلي در سر راه بازگشت خون توسط سياهرگها مانعي ايجاد شود به تدريج فشار داخل سياهرگها افزايش يافته و اين مسئله باعث گشادي سياهرگها و پيچ در پيچ شدن آنها (يعني واريس وريدهاي مخرج كه معادل هموروئيد است) مي شود. در مخرج دو شبكه وريدي داخلي و خارجي وجود دارد.

شيوع: 5% افراد بالاي 50 سال دچار بواسير هستند كه خوشبختانه فقط 5% آنها علامتدار مي شود و در زير بيست سالگي بسيار كمتر ديده مي شود.

علل: شايعترين علت آن يبوست و اسهال طولاني و زور زدن (straining) در موقع دفع مدفوع مي باشد. هر 3 عامل فوق سبب افزايش فشار داخل شكم شده و مانع بازگشت خون وريدي در مخرج مي شوند. هر عامل ديگري نيز كه مانع بازگشت خون وريد بشود مي تواند از علل آن باشد.

 چاقي (حجم فراوان چربيهاي داخل شكم سبب افزايش فشار داخل شكم مي شود)

 حاملگي (بزرگي رحم سبب افزايش فشار داخل شكم مي شود) و نيز بلند كردن اجسام سنگين سبب بواسير مي شود.

 ارث نقش قابل توجهي در ايجاد بواسير ندارد اما چون شيوع آن بالا مي باشد مي تواند در افراد متعددي از يك خانواده وجود داشته باشد. خاصه اين كه رژيم غذايي يك خانواده اغلب مشابه است

 سيروز كبد نيز در راه بازگشت خون وريدي مخرج ايجاد مانع كرده و سبب بواسير مي شود

 گاهي با وجود تمام بررسي ها علت مشخص و واضحي يافت نمي شود در دنيا معمولا افزايش فشار داخلي مخرج سبب بواسير مي شود.

از طريق ايجاد يبوست و بالا بردن فشار داخل كانال مخرج سبب بواسير مي شود. علائم: 95-90% بواسيرها بدون علامت هستند. تظاهرات شايع ومهم هموروئيد خونريزي بدون درد و بيرون زدگيprotrusion مي باشد علائم در بواسير داخلي و خارجي متفاوت است. شايعترين بواسير داخلي علامت خونريزي قرمز روشن است و معمولا توام با درد نيست. احساس دفع ناكامل مدفوع و عدم تخليه كامل روده و نيز ترشح اطراف مخرج و رطوبت آن و گاهي نيز توده ها و تورم مخرج كه با زور زدنstraining بيشتر مي شود از ديگر علائم آن است.

دراينجا دو نكته مهم وجود دارد:

بواسير از علل سرطان روده نيست اما بواسير وجود همزمان سرطان روده را نفي نمي كند و چون سن شيوع سرطان روده بالاي 40 سالگي ( مثل هموروئيد است) و بعلاوه علامت شايع هر دو بيماري( هموروئيد و سرطان روده) خونريزي است لذا در همه موارد هموروئيد( خاصه در بالاي 40 سالگي) و بخصوص اگر علامت شايع آن خونريزي باشد بيمار را بايد جهت تشخيص دقيق تر مورد اندوسكوپي (ركنوسگيموئيدسكپي) قرار داد.

 از ديگر علل خونريزي مخرج پوليپ ركتوم( راست روده) و شقاق مخرج است كه آنها هم در (ركتوسيگموئيدسكپي) مشخص مي شوند. بواسير خارجي معمولا سبب برجستگي يا تورم به اندازه نخود يالوبيا در مخرج يااطراف آن مي شود و گاهي نيز سبب دفع خون روشن مي شود. به دو نكته مهم توجه فرمائيد اول اينكه بواسير معمولا سبب دفع خون سياهرنگ نمي شود و دوم اينكه در صورت دفع خون سياهرنگ(MELEMA) بايد علل ديگري را بررسي و جستجو نمود.

بواسير بر اساس شدت آن به 4 نوع درجه بندي مي شوند.

 بواسير درجه 1 : سياهرگهاي گشاد شده اند ولي هرگز از مخرج خارج نمي شوند و تنها علامت آنها خونريزي است.

 بواسير درجه 2 : سياهرگهاي گشاد شده در زمان دفع از مخرج خارج مي شوند ليكن با پايان اجابت مزاج خودبخود به داخل مخرج بازگشت مي كنند.

 بواسير درجه 3 : توده هاي بواسيري با دفع مخرج خارج مي شوند ولي خودبخود به داخل مخرج باز نمي گردند بلكه با كمك دست به داخل مخرج بازگردانده مي شوند.

 بواسير درجه 4 : توده هاي بواسيري حتي به كمك دست به داخل مخرج بر نمي گردند و هميشه در بيرون از مخرج وجود دارند.


 درمان بواسير:

درمان داروئي (كنسرواتيو و غير جراحي): در بواسير درجه1 كه تنها علامت آن خونريزي در زمان دفع مي باشد و در نوع درجه 2 اقدامات كنسرواتيو و غير جراحي مثل افزودن فيبر غذاي ملين و پرهيز از زور زدن و نيز استفاده از لگن آب گرم) معمولا در طي 5-4 روز سبب درمان بيماري مي شود روزانه حدود 100تا150 گرم فيبر غذايي بصورت ميوه جات و سبزيجات تازه يا سالاد بايد استفاده نمائيد. افزايش فيبر غذايي سبب دفع يبوست و مانع زور زدن (STRAINING) مي شود و رگهاي گشاد شده به تدريج جمع مي شوند تنها استثناء دستور فوق، بواسير بعلت اسهال طولاني مثلا در جريان كوليت اولسروز مي باشد و البته در اين موارد بايد اسهال را درمان نمود. لگن آب گرم(40-37) بصورتي كه مطبوع بيمار باشد روزانه 3بار و هر دفعه20 دقيقه سبب كاهش فعاليت و توان اسفنكترهاي مخرج و به تبع آن كاهش فشار داخل مخرج مي شود.

پمادهاي ضد هموروئيد: همگي در درمان بواسير بيفايده اند و استفاده از آنها غير ضروري است. در صورت يبوست شديد مقاوم به رژيم پرفيبر از ملين استفاده كنيد.

ليزر درماني (اشعه درماني يا فتوگواگولاسيون مادون قرمز): يك درمان مطبي مناسب و سرپايي براي هموروئيد هاي درجه 1و2 كوچك مي باشد.

جراحي: معمولاً براي هموروئيد هاي درجه 3 و 4 انجام مي گردد كه با استفاده از ليزر بسيار مؤثرتر و كم عارضه تر از جراحي سنتي مي باشد. عمل با ليزر و بي حسي موضعي بصورت سرپايي انجام مي گردد و در مورد بواسير ها با هر ميزان بزرگي و اندازه قابل انجام مي باشد. پس از عمل نياز به پانسمان داخل مقعدي نداشته و درد و خونريزي پس از عمل بسيار كمتر از جراحي معمولي مي باشد.

 دستورات بعد از عمل:

1- رژيم پر فيبر
2- مصرف مسكن و آنتي بيوتيك
3- ملين خوراكي

 موارد زير جهت جلوگيري از عود بواسير بسيار كمك كننده هستند:

1- جلوگيري از يبوست طولاني با استفاده از رژيم پرفيبر و عدم استفاده از ترياك و ساير داروهاي يبوست زا
2- جلوگيري از اسهال طولاني با درمان بيماري زمينه اي مثل كوليت اولسروز
3- كنترل چاقي
4- فعاليت بدني و ورزش كافي
5- مصرف مايعات فراوان

 علل مختلف درد مخرج:

از علل درد مخرج – شقاق مخرج- آبسه مخرج- هموروئيد ترومبوزه، تومورهاي مخرج و تورم پروستات و نيز گاهي علل روحي مثل اضطراب شديد مي باشد.

روش تشخيص: شرح حال دقيق و معاينه (مشاهده و معاينه با انگشت) و نهايتا ركتوسيگموئيدسكپي كليدهاي اصلي تشخيص درد مقعد هستند.

 هموروئيد ترومبوزه (هموروئيد بيروني يا هموروئيد اورژانس يا هموروئيد لخته اي ):

يكي از شايع ترين علل درد ناگهاني مقعد و اطراف مقعد مي باشد كه بطور ناگهاني و در افراد كاملا سالم بدون هيچ پيش زمينه اي از بيماري هاي مقعد ظاهر مي گردد. و اگر چه در هر سني ديده مي شود ولي بيشترين شيوع آن در سنين بين 18 تا 35 مي باشد. از عوامل مساعد كننده اين بيماري برداشتن اجسام سنگين و يا زور زدن شديد حين دفع مي باشد. اما مطالعات اخير تاثير فاكتورهاي روحي و بخصوص استرس را در بروز آن موثر مي دانند. درمان اين موارد در مواردي كه اندازه توده هموروئيد ترومبوزه در حد 0.5 سانتي متر باشد تا 50% با دارو قابل انجام مي باشد اما در موارد بزرگتر از اين يا حتي موارد كوچكتر كه درد بيمار شديد مي باشد حتما به روش جراحي سنتي و ترجيحا به كمك ليزر و با بي حسي موضعي و به صورت سرپايي انجام پذير است. بلافاصله بعد از انجام درمان درد بيمار بهبود يافته و مي تواند به سر كار بازگردد.

 آبسه مخرج (آبسه پرآنال - كورك يا دمل):
يكي از علل شايع درد مقعد و اطراف آن آبسه پرآنال يا دور مقعدي مي باشد و معمولا در هر سني اتفاق مي افتد اما در سنين 20 تا 35 بيشتر مي باشد. در شروع علائم به صورت درد مبهم ناحيه مقعد همراه با كوبيدگي بدن و بي اشتهايي و گاهي اين علائم با يك سرماخوردگي معمولي كه همين علائم دارد از سوي بيمار به اشتباه تفسير مي شود اما به تدريج كه بيماري پيشرفت مي كند درد مقعد سريع تر شده به طوري كه حتي با حركت و يا سرفه كردن درد بيمار تشديد مي گردد و بيمار حتي به علت درد شديد نمي تواند بنشيند و تمايل دارد به طور ايستاده قرار گيرد . تب بيمار در مراحل پيشرفته تر بيماري به 39 درجه سانتي گراد و حتي بالاتر همراه با لرز شديد مي رسد.
درمان آن حتما و در هر مرحله اي جراحي و به صورت تخليه آبسه و يا دمل مي باشدو معمولا با ليزر و به صورت سرپايي قابل انجام است. بلافاصله بعد از پايان عمل بيمار احساس راحتي و بهبود كامل نموده و تب بيمار قطع مي گردد .

 
 

 فيستول مخرج:

معمولاً بدنبال يك آبسه (دمل) اطراف مقعد به وجود مي آيد كه معمولاً آبسه نياز به تخليه اورژانس با ليزر يا جراحي داشته و در 50 درصد موارد به دنبال درمان آبسه فرد دچار فيستول مي گردد. علامت اصلي آن ترشح چركي طولاني مدت از يك سوراخ و گاهي چند سوراخ از اطراف مخرج مي باشد.
بنا به تعريف يك فيستول بايد حداقل 2 دهانه داشته باشد كه بوسيله يك مجراي توخالي به يكديگر متصل مي شوند. اغلب فيستول هاي مخرج از غدد مترشح بلغم(muccos) مستقر در كانال مخرج منشا مي گيرند. اين غدد ابتدا عفوني مي شوند و سپس عفونت به آبسه منجر مي شود و زمانيكه آبسه باز يا پاره شود فيستول پديد مي آيد كه ممكن است زير پوستي- زير مخاطي- داخل عضلاني و يا زير عضلاني باشد. و نيز فيستول مي تواند قدامي يا خلفي و يا منفرد يا مركب يا نعل اسبي باشد.

علائم: شكايت اصلي معمولا ترشح مداوم يا متناوب است. معمولا سابقه آبسه عود كننده كه خودبخود يا با جراحي تخليه شده است وجود دارد گاهي يك برجستگي كه از آن چرك خارج مي شود يا بهبود يافته ديده مي شود. مجراي فيستول مانند طنابي لمس مي شود و مسير آن در مجاورت اسفنكتر و سوراخ اوليه قابل لمس است. فيستول هايي كه به مدت طولاني عفوني و بدون درمان مانده اند مي توانند سبب عفونت هاي منتشر بشوند. سرطان(كارسينوم) در فيستول هايي مزمن و درمان نشده درموارد زيادي گزارش شده است و درمان موثر فيستول در واقع پيشگيري از اين واقعه است.

درمان: نكته مهم در درمان فيستول آنست كه درمان داروئي به كمك آنتي بيوتيك و غيره هيچ جايگاهي نداشته و تنها درمان موثر انجام جراحي با ليزر يا بصورت سنتي مي باشد. درمان جراحي(فيستولوتومي) معمولا تنها درمان موثر است و جهت انجام آن سوراخ خارجي و داخلي(اوليه) باعبور پروب (ميله فلزي نازك و قابل انعطاف و نرم) و با استفاده از آب اكسيژنه و بلدومتيلن رقيق بايد پيدا شوند و مجرا يا مجاري فيستول بايد بطور كامل مشخص شوند و مجرا در تمامي طول آن بازunroffed شود بطوريكه فيستول به شكل يك زخم باز درآيد و بايد مطمئن شد كه زخم حاصل از عمق به سطح بطور خود به خود ترميم مي شود. و در تمام روش هاي درماني اعم از جراحي معمولي و يا ليزر 5 تا 10 درصد بسته به طول و عمق فيستول احتمال عود وجود دارد.

 
 

 سينوس پيلونيدال(موئي)

بيماري شايع ناحيه انتهاي ستون فقرات يا دنبالچه بوده وبا ترشح چركي مزمن كه گاهي همراه با خون است مي باشد و اين ترشحات گاهگاهي است و از سوراخهاي منفرد يا متعدد در خط وسط بيرون ميريزد.گاهي اين سوراخها بسته شده و ترشحات داخل كيست جمع ميشود و باعث تورم و درد شديد همراه با تب ميشود كه به بيمار حالت اورژانس ميدهد.در مورد علت بيماري همواره از برگشت مو بداخل ذكر ميگرديد اما مطالعات نشان ميدهد حتما زمينه ژنتيك جهت بروز بيماري لازم است و گاها بيماري در چند فرزند يك خانواده يا پدر و فرزند مشاهده ميشود.


درمان:
حتما جراحي ميباشد و تا زماني كه كيست حاوي مو با حاشيه اي از بافت سالم همراه آن برداشته نشود بيماري خود را بصورت عودهاي مكررهمراه با ترشح چرك و درد به رخ ميكشد و بنابراين درمان داروئي جايگاهي در درمان سينوس موئي ندارد.
آيا سينوس موئي با ليزر قابل درمان است و اصولا با جراحي معمولي چه تفاوت هايي دارد؟
پاسخ سوال مثبت است و به كمك ليزرهاي برش دهنده مثل ليزرco2 ودر هر اندازه و مرحله اي قابل انجام است واز نظر ميزان برداشتن ضايعه هيچ تفاوتي با جراحي ندارد اما تفاوت هاي مثبتي نسبت به جراحي معمولي دارند وعبارتند:

·         عدم نياز به بيهوشي عمومي يا نخاعي و بستري شدن دربيمارستان

·         عدم وجود درد در جراحي با ليزر بطوريكه بيماراز روز بعد از عمل ميتواند راحت بنشيند در حالي كه درجراحي معمولي بيمار بمدت چند هفته بايد در منزل بماند و از كار روزانه باز بماند.

·         درجراحي با ليزر نيازي به پانسمان داخل زخم وتراشيدن زخم وجود ندارد و از روز بعد بيمار ميتواند حمام بگيردو داخل زخم را با آب و صابون بشويد در حالي كه در جراحي معمولي پانسمان داخل زخم و تراشيدن زخم ضروري است.

·         ميزان عود در هر دو روش جراحي وليزر يكسان بوده و حدود 10% ميباشد اما اگر بعد از جراحي با ليزر و بهبود زخم پوست ناحيه عمل با ليزرهاي از بين برنده مو تابش بگيرد ميزان عود به 2% ميرسد

 



 
 

 شقاق مخرج anal fissure

پارگيtearing و خراشيدگي و ترك abrasion و زخم در مخرج را شقاق يا فيشر گويند. اين پارگي سبب اسپاسم(انقباض) اسفنگتر داخلي مخرج مي شود و اين يكي خود سبب درد و افزايش عمق پارگي بر اثر كاهش خونرساني به مخرج شده و زخم شديد مي شود.

شيوع: از نوزادي تا پيري ديده مي شود و كلا بي نهايت شايع است.

علل: معمولا يبوست واسهال طولاني و زور زدن streining زياد در موقع دفع مدفوع و زايمان و استفاده طولاني از ملين ها عامل آن است.

گاهي فشار داخل كانال مخرج بعلت افزايش فعاليت (تونيسيته) سيستم اسفنكتريك( سيستم كنترل دفع مدفوع) بالا مي باشد و در نتيجه خونرساني به پوست ومخاط مخرج مختل مي شود و شقاق ايجاد مي شود. اختلالات روحي و رواني نيز سبب افزايش تونوسيته سيستم اسفنكتريك شده و گاهي سبب شقاق مي شود.

علل ناشناخته :گاهي در هر حال علتي واضح براي شقاق پيدا نمي شود.

علائم: درد مخرج و خونريزي علائم اصلي آن است.

درد مهمترين عامل تشخيصي شقاق مي باشد اين درد در زمان دفع تشديد مي شود و نيز دوره اي مي باشد يعني دوره هاي پي در پي تسكين و عود دارد و درد در هر دوره شديد و طولاني تر مي شود تا اينكه دائمي شود. منحني زير درد در نظر داشته باشيد. به دليل تشديد درد در زمان دفع بيمار حتي المقدور از دفع مدفوع امتناع ميكند و لذا يبوست تشديد شده و آن نيز سبب شديد تر شدن زخم شده و چرخه معيوب ايجاد مي شود. اگر از شروع اولين درد 6-3 هفته گذشته باشد آنرا شقاق حاد و اگر بيشتر باشد آنرا شقاق مزمن گويند و شقاق مزمن اغلب يك حاشيه برجسته در اطراف خود دارد.
شقاق حاد معمولا با درمان طبي و داروي درمان مي شود ولي شقاق مزمن اغلب نيازمند جراحي (ليزري يا استاندارد) است.

 خونريزي: دفع خون روشن در زمان دفع يا بعداز آن از ديگر علائم شقاق است. با دفع مدفوع سياهرنگ(melena) بايد علل ديگري را جستجو نمود.

 ترشحات چركي مي تواند بعلت عفونت ثانويه شقاق ايجاد شود.
 گاهي در حاشيه هاي برجسته شقاق فيستول كوچكي سبب دفع ترشحات چركي مي شود.
 خارش مخرج گاهي ايجاد مي شود ولي وجود آن براي تشخيص ضرورت ندارد.
 گاهي بواسير(هموروئيد) بطور همزمان با شقاق وجود دارد و وجود توام آنها دليلي براي اقدام جراحي( ليزري با استاندارد) حتي در شقاق حاد مي باشد.
 شقاق در ذات خود سرطان زا نيست اما خاصه در بالاي 40 سالگي بايد وجود همزمان آنها را در نظر داشت.

 درمان:

درمان طبي: شقاق حاد در50% موارد و شقاق مزمن در 10% موارد با درمان داروئي بهبود مي آبد. بطور كلي در شقاق حاد درمان داروئي و در شقاق مزمن درمان جراحي ارجح تر است.

 درمان شقاق چند اصل مهم دارد:

درمان يبوست  -  كنترل درد  -  لگن آب گرم

درمان داروئي شقاق را با استفاده از رژيم پر فيبر آب فراوان و تحرك بيشتر(ورزش بيشتر) درمان كنيد و در صورت لزوم از ملين استفاده كنيد.درد با استفاده از كرم هاي بيحس كننده زايلوكائين محتوي ضد التهاب مثل كورتيزون خاصه در زمان دفع تسكين داده مي شود.

درمان جراحي: موثرترين روش درمان شقاق مزمن قطع اسفنكتر داخلي است و ميزان موفقيت آن 100-95% است.

بطور كلي هر گاه عليرغم درمان طبي درد فيشر بمدت يكماه باقي بماند و يا بعداز بهبود اوليه عود نمايد اقدام به جراحي مي شود. در صورت درد شديد نيز تصميم به عمل جراحي سريعتر انجام مي شود. در عمل جراحي با بي حسي موضعي و بصورت سرپائي در مطب روشهاي استاندارد و يا با استفاده از ليزر اقدام به قطع اسفنكتر داخلي در نواحي طرفي مي شود و زائده پوستي sentinel pile نيز برداشته مي شود. با استفاده از داروهاي بيحسي كننده طولاني اثر بيمار مي تواند بلافاصله به محل كار خود مراجعه نمايد. اكثر بيماران بهبود فوري درد را تجربه مي كنند ولي تا چند روز بعد از آن درد حاصله را مي توان با مصرف مسكن كنترل نمود.

 دستورات بعد از عمل:

1- رژيم پرفيبر
2- استفاده از ملين در صورت لزوم
3- مسكن
4- آنتي بيوتيك
5- پياده روي و استحمام و نيز رانندگي بلامانع است.

 

 

تهيه و تنظيم :

1 – دكتر حسين ساعي رئيس مركز بهداشت و درمان دانشجويان دانشگاه تبريز

2 – دكتر وحيد نامداري پزشك مركز بهداشت و درمان دانشجويان دانشگاه تبريز

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.